به گزارش گلستان ما ؛  این روزها بحث یک ادمین تلگرامی و برخورد با وی محل بحث و مناقشه شده است ، می توان با رجوع به سوابق این فرد خصوصا از سال 92 به این طرف و فراگیر شدن تلگرام در کشور ردپای وی را در حمایت از جریان اصلاح طلب تندرو دید .

نقش او در ادامه در انتخابات مجلس سال 94 پررنگ تر شد و حمایتش از کاندیدای ترکمن در غرب گلستان با انتقادات گسترده اهالی کردکوی (زادگاهش) مواجه شد اما او به نامزد لیست امید تکیه کرد ، تکیه گاهی که امروز احساس می کند تکیه بر باد بوده است .

این فرد را می توان جزو اصلاح طلبان افراطی به حساب آورد که بیش از اینکه تعلق خاطر به روستا ، شهر ، منطقه و استان خود داشته باشد به جریان سیاسی تندرو نظیر مشارکت و مجاهدین وابستگی دارد ، او طی این سالها بخاطر حمایت از این جریان سیاسی بسیاری از هم محلی ها و اقوام خود که با او قرابت فکری نداشتند و در آستانه تصاحب سمتهای مهم استانی بودند ، قلع و قمع کرد .

از این جهت می توان او را یک عنصر خطی و ایدئولوژیک به حساب آورد ؛ اما آیا همه چیز او ایدئولوژیک است ؟ در پاسخ به این سوال باید منشا افکار و اقدامات و هدف وی را از این نوع رفتار رسانه ای بدانیم .

در اینجا دو نوع رویکرد وجود دارد :

برخی ها می گویند او "متوهم" است که اینگونه می نویسد ، فکر می کند هر آنچه در خط کش فکری اش جای می گیرد ، درست است و غیر از آن باید از دم تیغ بگذرد ، (منطق بوش پسر که یا همه با من یا همه علیه من)  از این جهت برخی ها قلم را در دستان وی به مثابه تیغ تیز در دست زنگی مست می شمارند .

رویکرد دوم ، بحث "سهم" است یعنی او توقع دارد بابت کاری که می کند باید سهم خود را بگیرد ، در مناسبات سیاسی قدرت حرفش بی ربط هم نیست و بایستی به هر کسی متناسب با نقشی که در به قدرت رساندن یک فرد یا یک گروه دارد ، سهم داد .

از اینجاست که زاویه گرفتن وی با نماینده غرب گلستان و برخی چهره های لیست امید از جمله دو نماینده گرگان ناشی از این رویکرد است که سهم وی داده نشده است ، ممکن است تصور کنید سهم فقط پول است ، اما باید گفت سهم می تواند یک سمت اداری ، یک پروژه تبلیغاتی سنگین و یا تامین هزینه های معنوی هم باشد اما عوام صرفا مادیات را می بینند .

به این مسئله دقت کنید و به بنده در کشف حقیقت کمک کنید که موضوعی که می خواهم مطرح کنم "وهم" است یا "سهم" ، تمرکز این فرد بر روی انتصابات استانی و برخی مدیران ترسو نشان می دهد که او می خواهد بابت حمایتش از دولت روحانی و روی کار آمدن برخی مدیران داشته سهمی داشته باشد ،

شاید شما هم این روزها این عبارت را شنیده باشید که چند ماه پیش یک مقام مشاوره ای در استانداری گلستان به او گفته که خواسته ات چیست  و او هم گفته(م – ا) یک مسئول سابق هلال احمر در گلستان ، معاون سیاسی امنیتی استانداری گلستان بشود !!

بنظر می رسد مورد اخیر هم "وهم" است و هم "سهم" چون همه می دانند که این اتفاق هرگز نخواهد افتاد ، از طرفی حمایتهای بی دریغ این مسئول از این ادمین که حتی به مجادله مجازی با بازرسی استانداری گلستان نیز رسیده ، نشان می دهد که پیوندهای عمیق تری فراتر از یک رسانه بین آنها وجود دارد و شاید واقعا "سهم" خود را از استانداری طلب کرده است .

اگر فضای سیاسی امروز استان گلستان را بخواهیم از منظر جناحی و نگاه فایده گرایی بررسی کنیم باید رویکرد این ادمین را تا حدود زیادی به نفع اصولگرایی بدانیم چون امروز موجی از مدیران ناراضی از وی در همین دولت روحانی وجود دارد که بی صبرانه منتظر برخورد با وی هستند چرا که در این سالها از نوازش قلم وی بهره ها برده اند !! اما آن طرف اصولگرایان کمتر به برخورد با این فرد تمایل دارند چون شکافی که وی طی این سالها بین اصلاح طلبان انداخته ، آنها را شقه شقه کرده و بذر تردید و کینه جویی درون گروهی و فردی را در دلهای آنها کاشته است .

حال به پایان این ماجرا می رسیم ، بنظر شما عملکرد استانداری گلستان در برخورد با این ادمین درست بوده یا نه ؟ به نظر می رسد استانداری راهی دیگر را پیش روی خود ندارد ، این ادمین هم نشان داده تا بحال از مواضعش پا پس نکشیده و روند حرکتش نشان می دهد که هیچ اثری از پشیمانی در او نیست ، با این اوصاف که استانداری هم هیچ علامتی از ندامت وی نمی بیند چاره ای به ادامه این مسیر ندارد .

ادمین این کانال باید این روزها بیشتر بنشیند و با خودش فکر کند که طی این چند سال واقعا چکار کرده و به چه کسی یا گروهی منفعت و یا ضرر رسانده است ؟ امروز او باید این نکته را درک کند که چرا هیچکدام از مدیران فعلی و فعالین سیاسی و اجتماعی غیر از چند فعال تلگرامی توان حمایت از او را ندارند ، باید بداند که سیستم را خسته کرده است و تندروی زیاد هم فایده ندارد .

اما یک نگرانی هم در بین فعالین رسانه ای استان بوجود آمده خاصه اینکه مجلس هم دنبال طرحی است تا شبکه های تلگرامی را قاعده مند کند و آن اینکه برخورد با این ادمین مقدمه یا برای شروع با سایر افراد و رسانه های حتی دارای مجوز نشود ؛ رسانه رکن چهارم دمکراسی است و ارباب زر و زور و تزویر اگر رسانه را بالای سر خود نبینند جامعه را می بلعند .

نویسنده : جابر تمسکنی کارشناس علوم اجتماعی

انتهای پیام /